هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

پیوندها

۲۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

عید سعید غدیر

گروه تواشیح رضوان

مدح امیر المونبین علیه السلام

 


دریافت

 

 

بخش دوم-تواشیح(حضرت صاحب الزمان(عج))

 

 


دریافت

 

حاج احمد نیکبختیان 

 


دریافت

 

2.

 


دریافت

 

3.

 


دریافت

 

کربلایی سید علی چاوشی

 

 


دریافت

 

2.

 


دریافت

 

3.

 

 


دریافت

 

4.

 


دریافت

 

حاج سید علی چاوشی-بخش پایانی

 

 


دریافت

 

شام عید غدیر نثر خوانی کربلایی محمد جواد نائمی

 


دریافت

 

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

این هفته


:

باسلام و عرض ادب و احترام.
بدینوسیله به اطلاع میرساند مراسم این هفته برگزار نمیگردد.
التماس دعا.یاعلی
  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

عید غدیر

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

1. کربلایی سید علی چاوشی – بخش اول-سرود(پر زده دل به سامرا) 

 


دریافت

 

 
 2.کربلایی سید علی چاوشی – بخش دوم-مدح(رونق شعر هیئتم با تو) 
 
 

 

 


دریافت

 

 

3. کربلایی سید علی چاوشی –بخش سوم-نوا و شعر خوانی

 


دریافت

 

 

4. کربلایی سید علی چاوشی – بخش چهارم-شور(به نام نامیه حیدر) 

 

 


دریافت

 

5. کربلایی سید علی چاوشی – بخش پنجم-مدح(آخر همه باید به علی رو بزنیم)

 

 
 

دریافت

 

 6. کربلایی سید حسین چاوشی – بخش ششم-مدح(می نویسم غدیر از اول)

 

 


دریافت

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

حجت الاسلام چاوشی3

شب شهادت امام باقر علیه السلام

عقوبت کسانی که به داد مسلمین نمی رسند

 


دریافت

 

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

امام هادی

امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمة ذی الحجه سال 212ق نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، چشم به دنیا گشود و در ماه رجب سال 254ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط معتز عباسی به شهادت رسید. ایشان پس از پدر بزرگوارش 33 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.[1]

نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه بود[2]؛ البته مدنب، حدیث و غزال هم گفته اند.[3]

لقب های آن حضرت را نقی، هادی، امین، طیب، ناصح، مرتضی و... ذکر کرده اند. کنیه اش ابوالحسن است و به ایشان ابوالحسن ثالث می گویند.[4]

امام هادی علیه السلام از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست، متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان علیه السلام را از مدینه به سامرا منتقل کند. در سال 233 ق بنابه گزارش هایی که جاسوسان از فعالیت های امام علیه السلام داده بودند، متوکل به یحیی بن هرثمه مأموریت داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود یحیی بن هرثمه به مدینه، مردم که سخت مشتاق و شیفتة امام خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که یحیی بن هرثمه اعلام کرد که کاری به امام علیه السلام ندارد و هیچ خطری امام علیه السلام را تهدید نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل امام بر علیه حاکم عباسی سلاح جمع آوری می شود به خانه امام علیه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز قرآن و ادعیه نیافتند. جالب اینکه خود یحیی بن هرثمه پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز بزرگواری، ورع، زهد و شجاعت در او نیافتم».[5]

متوکل در ساعات اولیه ورود امام به سامرا به شکلی اهانت آمیز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص گداها بود و به «خان الصعالیک» شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام علیه السلام از اموال و سلاح شیعیان نگهداری می کند، نظامیان شبانه به خانة امام علیه السلام هجوم می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند.

در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می داشتند.[6] البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می شد. حتی اهل کتاب هم به امام علیه السلام احترام می گذاشتند.

متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام علیه السلام ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.[7]

برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام

1. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت

فراهم کردن زمینة ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده اند:

الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت؛

ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد؛

ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند؛[8]

د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه

و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

2. مبارزه با انحرافات

غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود.[9]

گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می داشت و آنان را هم نشینان شیطان و نابود کنندة پایه های دین و پیروان این گروه را نادانان می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق معرفی می فرمود.[10]

3. تربیت نیرو و افراد شایسته

یکی از اقدامات و فعالیت های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می فرمودند. این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترین این افراد عبارتند از:

1. عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.

2. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.

3. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.

4. تقویت سازمان وکالت

با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.

در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن ومصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام ، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده ای داشته اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام علیه السلام شده و مورد تکذیب آن حضرت هم واقع می شدند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها می شدند.[11])

این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.

5. تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه

در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می گردید؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می رفت. امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می کردند. مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دائرة المعارف شیعه به حساب می آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام می باشد.

الف) زیارت جامعه کبیره

این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معناو عالی ترین شأن است.[12] امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.

ب) زیارت غدیریه

این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.

این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.

--------------------------------------------------------------------------------

*. کارشناس تاریخ و مهدویت

[1] . شیخ مفید، ارشاد، ص327.

[2] . همان، ص307.

[3] . حسینی، محمدرضا، تاریخ اهل البیت علیه السلام ، ص123.

[4] . مناقب آل ابی طالب علیه السلام ، ج4، ص401، به کوشش محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی.

[5] . ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص359.

[6] . اربلی، کشف الغمة، ج2، ص398؛ تحقیق سید هاشم رسولی.

[7] . ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص27 (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص292).

[8] . محمد جواد طبسی،حیاة الامام العسکری علیه السلام ، صص325-316 (با اندکی تصرف و تلخیص).

[9] . اختیار معرفة الرجال، ص519، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).

[10] . خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، صص 135 ـ 134، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).

[11] . رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص513.

[12] . مزارالبحار، به نقل از باقر شریف قرشی، زندگانی امام علی الهادی علیه السلام ، ص168.

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

14 ذی الحجه

14 ذی الحجه

1 - بخشیدن فدک به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها

(بحار الانوار: ج 95، ص 189. مستدرک سفینه البحار: ج 2، ص 216)

در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بخشیده شد، و حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.

(مصباح کفعمی: ج 2، ص 598)

فتح فدک:

پس از فتح خیبر در سال هفتم، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسّط پیامبر و أمیرالمؤمنین علیهما السّلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله، أمیرالمؤمنین علیه السّلام بر کتف پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و أمیرالمؤمنین علیه السّلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین علیه السّلام در حالی که شمشیر رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.

یهوریان فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفی أمیرالمؤمنین علیه السّلام پائین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.

زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنائم را همراهخود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکرکشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر

(سوره حشر: آیه 6 - 7)

سرزمینهائی که بدون لشکرکشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بیایند، این مناطق و غنائم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی در باره آنها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند.

اعطای فدک به فاطمه سلام اللَّه علیها:

بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ»: «حق خویشان را به آنان بده»

(سوره اسراء: آیه 26)

پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است ؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیه السّلام عطا کن. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «خداوند فدک را برای پدرت فتح کردو چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش».

حضرت زهرا سلاماللَّه علیها عرض کرد: «تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: ترس آن را دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها عرض کرد: آن گونه که صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله أمیرالمؤمنین علیه السّلام را فرا خواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطائی پیامبر بنویس و ثبت کن». علی علیه السّلام آن را نوشت و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و امّ ایمن شهادت دادند و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: امّ ایمن زنی از اهل بهشت است.

درآمد فدک:

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا سلام اللَّه علیها جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه سلام اللَّه علیها است و از درآمد فدک به عنوان اعطائی فاطمه سلام اللَّه علیها بین مردم تقسیم کرد.

درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.

غصب فدک:

بعد از رحلت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مأموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.

حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها همان نوشته و سندفدک را که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.

(بحار الانوار: ج 21، ص 22 - 25، ج 29، ص 123)

بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله گذشته بود، حضرت صدیقه شهیده سلام اللَّه علیها همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریائی از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است. ابوبکر نامه ای دال بر بازگرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

13 ذی الحجه

13 ذی الحجه

1 - شق القمر

در شب 14 ذی الحجه واقعه شق القمر به اعجاز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در مکه رخ داد.

(ریاحین الشریعه: ج 2، ص 257. فیض العلام: ص 120. بحار الانوار: ج 17، ص 350 - 353)

بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند.

قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کردند، و به قدرت الهی دو نیم شد و باز به هم پیوست، و آیه نازل شد: «اقْتَرَبَتِ السّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ

(سوره قمر: آیه 1)

ابوجهل گفت: «این سحر است! بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند: آنها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانه کعبه و نیمی بر کوه ابوقبیس افتاد.

(حق الیقین: ص 28. بحارالانوار: ج 17، ص 350 - 353)

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

شور - شب شهادت امام جواد علیه السلام


دریافت

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

روضه امام جواد علیه السلام


دریافت

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام