هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

پیوندها

۱ مطلب با موضوع «اهل البیت علیهم السلام :: زندیگینامه :: امام حسن علیه السلام» ثبت شده است

ولادت

منتهى الآمال، شیخ عباس قمى ،ج‏1،ص:523


فصل اوّل: در بیان ولادت آن حضرت است‏
مشهور آن است که ولادت حضرت امام حسن علیه السّلام در شب سه شنبه، نیمه ماه مبارک رمضان سال سیّم «1» هجرت واقع شد، و بعضى سال دوّم «2» گفته‏اند.
اسم شریف آن حضرت حسن بود و در تورات شبّر است، زیرا که شبّر در لغت عبرى حسن است. و نام پسر بزرگ هارون نیز شبّر بود کنیت آن حضرت ابو محمّد است. «3» و القاب آن بزرگوار: سیّد، و سبط، و امین، و حجّت، و برّ، و نقىّ، و زکىّ، و مجتبى، و زاهد وارد شده است. «4»
و ابن بابویه به سندهاى معتبر از حضرت امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده است که چون امام حسن علیه السّلام متولّد شد، حضرت فاطمه علیها السّلام به حضرت امیر علیه السّلام گفت که او را نامى بگذار.
__________________________________________________
 (1) نک: الارشاد مفید، ص 205؛ بحار الأنوار، ج 43، ص 250، ح 26 به نقل از الارشاد؛ المستدرک، ج 15، ص 148، ح 1؛ نسب قریش، ص 40؛ تاریخ بغداد، ج 1، ص 141؛ اعلام الورى، ج 1، ص 402؛ جلاء العیون، ص 379.
 (2) نک: اصول الکافى، ج 1، ص 461؛ الدروس، ص 153؛ تهذیب الاحکام، ج 6، ص 39؛ بحار الأنوار، ج 44، ص 144.
 (3) تاریخ اهل البیت علیهم السّلام، ص 137؛ طبق نقل اربلى در کشف الغمه، ج 2، ص 144؛ طبقات الکبیر (ترجمه امام الحسن علیه السّلام)، ص 27 بعضى منابع نیز کنیه امام را «أبو القاسم» دانسته‏اند. نک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 33؛ العوالم، ج 16، ص 29.
 (4) نک: جلاء العیون، ج 379 و در تاریخ اهل البیت، ص 130؛ الامیر، ولى و کفى نیز ذکر شده است.
                        منتهى الآمال، شیخ عباس قمى ،ج‏1،ص:524
گفت: سبقت نمى‏گیرم در نام او بر حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلم.
پس او را در جامه زردى پیچیدند به خدمت حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلم آوردند. آن حضرت فرمود: مگر من شما را نهى نکردم که در جامه زرد نپیچید او را؟ پس آن جامه زرد را انداخت و آن حضرت را در جامه سفیدى پیچید. «1»
و به روایت دیگر، زبان خود را در دهان حضرت کرد، و زبان آن حضرت را مى‏مکید. پس از امیر المؤمنین علیه السّلام پرسید که او را نامى گذاشته‏اى؟
آن حضرت فرمود که بر تو سبقت نخواهم گرفت در نام.
حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود که من نیز سبقت بر پروردگار خود نمى‏گیرم.
پس حقّ تعالى امر کرد به جبرئیل که از براى محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلم پسرى متولّد شده است برو به سوى زمین، سلام مرا به او برسان و تهنیت و مبارک باد بگوى. و بگو که على نسبت به تو به منزله هارون است به موسى، پس او را مسمّى کن به اسم پسر هارون.
پس جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و آن حضرت را مبارک باد گفت، و گفت که حقّ تعالى فرموده که این مولود را به اسم پسر هارون نام کن.
حضرت فرمود که اسم او چه بوده؟
جبرئیل گفت که اسم او شبّر بود.
آن حضرت فرمود که لغت من عربى است.
جبرئیل گفت: او را حسن نام کن. پس او را حسن نام نهاد.
و چون امام حسین علیه السّلام متولّد شد، حق تعالى به جبرئیل وحى که پسرى از براى محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلم متولّد شده است، برو او را تهنیت و مبارک باد بگو، و بگو که على از تو به منزله هارون است از موسى، پس او را به نام پسر دیگر هارون مسمّى گردان.
چون جبرئیل نازل شد، بعد از تهنیت پیغام ملک علّام را به حضرت خیر الانام‏
__________________________________________________
 (1) امالى شیخ طوسى، ص 367؛ جلاء العیون، ص 379.
                        منتهى الآمال، شیخ عباس قمى ،ج‏1،ص:525
- علیه و على آله آلاف التّحیة و السّلام- رسانید. حضرت فرمود که نام آن پسر چه بود؟
جبرئیل گفت: «شبیر».
حضرت فرمود: زبان من عربى است.
جبرئیل گفت: او را حسین نام کن که به معنى شبیر است. پس او را حسین نام کرد. «1»
و شیخ جلیل، على بن عیسى اربلى رحمه اللّه در کشف الغمّه روایت کرده است که رنگ مبارک جناب امام حسن علیه السّلام سرخ و سفید بود. و دیده‏هاى مبارکش گشاده و بسیار سیاه بود. و خدّ مبارکش هموار بود و بر آمده نبود. و خطّ موى باریکى در میان شکم آن حضرت بود. و ریش مبارکش انبوه بود. و موى سر خود را بلند مى‏گذاشت. و گردن آن حضرت در نور و صفا مانند نقره صیقل زده بود. و سرهاى استخوان آن حضرت درشت بود. و میان دوشهایش گشاده بود، و میانه بالا بود. و از همه مردم خوش‏روتر بود. و خضاب به سیاهى مى‏کرد. و موهایش مجعّد بود. و بدن شریفش در نهایت لطافت بود. «2»
و ایضا از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت کرده است که جناب امام حسن علیه السّلام از سر تا به سینه به حضرت رسالت شبیه‏تر بود از سایر مردم. و جناب امام حسین علیه السّلام در سایر بدن به آن حضرت شبیه‏تر بود. «3»
و ثقة الاسلام کلینى رحمه اللّه به سند معتبر از حسین بن خالد روایت کرده است که گفت: از حضرت امام رضا علیه السّلام پرسیدم که در چه وقت براى مولود مبارک باد باید گفت؟
__________________________________________________
 (1) امالى صدوق، ص 116، مجلس 28؛ بحار الأنوار، ج 43 ص 238؛ علل الشرائع، ص 138؛ جلاء العیون، ص 380- 379؛ ذخائر العقبى، ص 120؛ اعلام الورى، ج 1، ص 411.
 (2) بحار الأنوار، ج 44، ص 137 به نقل از کشف الغمه، ج 2، ص 171.
 (3) کشف الغمه، ج 2، ص 145؛ جلاء العیون، ص 384 به نقل از کشف الغمه.
                        منتهى الآمال، شیخ عباس قمى ،ج‏1،ص:526
حضرت فرمود که چون امام حسن علیه السّلام متولّد شد، جبرئیل براى تهنیت در روز هفتم نازل شد و امر کرد آن حضرت را که او را نام و کنیت بگذارد و سرش را بتراشد، و عقیقه از براى او بکشد، و گوشش را سوراخ کند. و در وقتى که امام حسین علیه السّلام متولّد شد، جبرئیل نیز نازل شد، و به این‏ها امر کرد. آن حضرت به عمل آورد و فرمود که: دو گیسو گذاشتند ایشان را در جانب چپ سر، و سوراخ کردند گوش راست را در نرمه گوش و گوش چپ را در بالاى گوش.
و در روایت دیگر وارد شده است که آن دو گیسو را در میان سر ایشان گذاشته بودند، و این اصحّ است. «1»
***__________________________________________________
 (1) الکافى، ج 6، ص 33؛ بحار الأنوار، ج 43، ص 257، ح 40 به نقل از الکافى.

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام