هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

پیوندها

۶ مطلب با موضوع «ایام» ثبت شده است

مبعث

27 رجب
1 ـ ﺑﻌﺜﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ

ﻣﺒﻌﺚ ﻣﺒﺎﺭک ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺳﻦّ 40 ﺳﺎﻟﮕﻰ ﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (1)

ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ أﻋﻴﺎﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ.

ﻏﻴﺮ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﺒﻌﺚ ﺭﺍ ﺩﺭ 17 ﻳﺎ 18 ﻳﺎ 24 ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺩﺭ 12 ﺭﺑﻴﻊ ﺍلأﻭّﻝ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ.

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻭ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (2)

ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﻌﺜﺖ أﻧﺒﻴﺎﺀ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﮔﺬﺷﺖ، ﻭ ﻫﺮ ﻗﻮﻡ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺍﻯ ﺑﺎ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺯ ﻭ ﻣﻜّﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺑُﺖ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﺪﻧﺪ :

ﺑُﺖ ﺳﻨﮕﻰ، ﻓﻠﺰﻯ، ﭼﻮﺑﻰ، ﻭ ﮔﺎﻫﻰ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﺮﻣﺎ. ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ.

ﺍﻛﺜﺮ ﻗﺒﺎﻳﻞ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻯ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﻧﻴﺎ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﻭ ﺿﻠﺎﻟﺖ ﺑﻮﺩ. ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺑﺎ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺷﺮﻑ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪالله ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﺬﺷﺖ.

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ ﻭﺣﻰ ﻫﺎﻯ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﻣﺮﺍﺳﻤﻰ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺐ ﺭﻭﺍﺋﻰ ﺑﺎ ﺳﻨﺪ ﻫﺎﻯ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﻃﺒﻖ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ (3) ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻛﻮﻩ ﺣﺮﺍ ﺑﺮ ﻣﻰ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﺍﻧﻮﺍﺭ ﺟﻠﺎﻝ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، به حدّی ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﺍﻯ ﺁﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻈﺮ ﻛﻨﺪ.

ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﻭ ﮔﻴﺎﻩ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﺬﺷﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻢ ﻣﻰ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺼﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ :

«ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ علیک ﻳﺎ ﻧﺒﻰّ الله، ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ علیک ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ الله».

ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺷﺪﻧﺪ، ﺍﺯ ﺷﻌﺎﻉ ﺍﻧﻮﺍﺭ ﺟﻤﺎﻝ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻨﻮّﺭ ﺷﺪ.

ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ :

ﺍﻯ ﻣﺤﻤّﺪ، ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﻧﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ؟

ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺑﮕﻮ :

«ﻟﺎ ﺍﻟﻪ إﻟﺎ الله ﻣﺤﻤّﺪ ﺭﺳﻮﻝ الله».

ﺧﺪﻳﺠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ :

ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﻣﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺍﻧﻴّﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩ.

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

«ﺍﻯ ﺧﺪﻳﺠﻪ ! ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ. ﺟﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺑﭙﻮﺷﺎﻥ».

ﺣﻀﺮﺕ ﺟﺎﻣﻪ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ. ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ حق تعالی ﻧﺪﺍ ﺭﺳﻴﺪ :

«ﻳﺎ أﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻤُﺪَّﺛِّﺮ، ﻗُﻢ ﻓَﺎَﻧﺬِﺭ ﻭَ رَبَّکَ ﻓَﻜَﺒِّﺮ ...» (4) «ﺍﻯ ﺟﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ، ﺑﺮ ﺧﻴﺰ ﻭ ﺑﺘﺮﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﺩ، ﻭ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﺑﮕﻮ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ».

ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻣﺒﺎﺭک ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«الله ﺍﻛﺒﺮ، الله ﺍﻛﺒﺮ» ﭘﺲ ﺻﺪﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ی ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺭﺳﻴﺪ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ. (5)

ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﻬﺎﻧﻰ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﻳﻜﺘﺎ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ :

«ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻓﺮﻣﺎﺋﻰ».

ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻛﻮﻩ ﺻﻔﺎ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ إﻧﺬﺍﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻋﻮﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﻠﻨﻰ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ. (6)

:books: منابع :

1. کافی : ج 4، ص 149. و ... .
2. ﺯﺍﺩ ﺍﻟﻤﻌﺎﺩ : ﺹ 36. بحار الأنوار : ج 97، ص 168، 377.
3. ﻣﻨﺘﻬﻰ ﺍلأﻣﺎﻝ : ﺝ 1، ﺹ 47.
4. ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺪّﺛﺮ : ﺁﻳﻪ 3 _ 1.
5. بحار الأنوار : ج 18، ص 197، 196. و ... .
6. همان : ﺝ 18، ﺹ 186 _ 174.

تقویم شیعه

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

اخر ربیع الثانی

آخر ربیع الثانی خالد بن ولید بن مغیره مخزومی به اسفل السافلین جهنّم شتافت. (وقایع الشهور: ص 91) 

او 20 سال بعد از بعثت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمروعاص به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد، و عمر او را عزل کرد. پس از مدتی در شهر حمص مرد و در همانچا مدفون شد.

(اسد الغابه: ج 2، ص 96)

در مواردی پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله از کارهای خالد بیزاری جستند. او بدون اجازه پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بنی جذیمه را به قتل رساند و عده ای را اسیر کرد و گفت: «هر کس اسیری در دست دارد او را بکشد». مهاجر و انصار اسرا را نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرستادند و آن حضرت دستان مبارک را بلند کرد و دوبار فرمود: «خدایا من بیزاری می جویم به سوی تو از کاری که خالد کرده است. »

(سبعه من السلف: ص 337 - 341. صحیح بخاری: ج 5، ص 107. اسد الغابه فی معرفه الصحابه: ج 2، ص 94)

برگرفته از: تقویم شیعه
  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

14 ذی الحجه

14 ذی الحجه

1 - بخشیدن فدک به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها

(بحار الانوار: ج 95، ص 189. مستدرک سفینه البحار: ج 2، ص 216)

در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بخشیده شد، و حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.

(مصباح کفعمی: ج 2، ص 598)

فتح فدک:

پس از فتح خیبر در سال هفتم، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسّط پیامبر و أمیرالمؤمنین علیهما السّلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله، أمیرالمؤمنین علیه السّلام بر کتف پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و أمیرالمؤمنین علیه السّلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین علیه السّلام در حالی که شمشیر رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.

یهوریان فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفی أمیرالمؤمنین علیه السّلام پائین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.

زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنائم را همراهخود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکرکشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر

(سوره حشر: آیه 6 - 7)

سرزمینهائی که بدون لشکرکشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بیایند، این مناطق و غنائم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی در باره آنها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند.

اعطای فدک به فاطمه سلام اللَّه علیها:

بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ»: «حق خویشان را به آنان بده»

(سوره اسراء: آیه 26)

پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است ؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیه السّلام عطا کن. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «خداوند فدک را برای پدرت فتح کردو چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش».

حضرت زهرا سلاماللَّه علیها عرض کرد: «تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: ترس آن را دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها عرض کرد: آن گونه که صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله أمیرالمؤمنین علیه السّلام را فرا خواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطائی پیامبر بنویس و ثبت کن». علی علیه السّلام آن را نوشت و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و امّ ایمن شهادت دادند و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: امّ ایمن زنی از اهل بهشت است.

درآمد فدک:

رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا سلام اللَّه علیها جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه سلام اللَّه علیها است و از درآمد فدک به عنوان اعطائی فاطمه سلام اللَّه علیها بین مردم تقسیم کرد.

درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.

غصب فدک:

بعد از رحلت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مأموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.

حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها همان نوشته و سندفدک را که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.

(بحار الانوار: ج 21، ص 22 - 25، ج 29، ص 123)

بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله گذشته بود، حضرت صدیقه شهیده سلام اللَّه علیها همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریائی از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است. ابوبکر نامه ای دال بر بازگرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

13 ذی الحجه

13 ذی الحجه

1 - شق القمر

در شب 14 ذی الحجه واقعه شق القمر به اعجاز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در مکه رخ داد.

(ریاحین الشریعه: ج 2، ص 257. فیض العلام: ص 120. بحار الانوار: ج 17، ص 350 - 353)

بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند.

قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کردند، و به قدرت الهی دو نیم شد و باز به هم پیوست، و آیه نازل شد: «اقْتَرَبَتِ السّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ

(سوره قمر: آیه 1)

ابوجهل گفت: «این سحر است! بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد. چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند: آنها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانه کعبه و نیمی بر کوه ابوقبیس افتاد.

(حق الیقین: ص 28. بحارالانوار: ج 17، ص 350 - 353)

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

عید قربان


  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام

عرفه

  • هیئت قاسم ابن الحسن علیهما السلام